فوق العاده از مهراد

¤ اس ام اس عاشقانه ¤ روان شناسی و موفقیت¤ دانلود موزیک ¤ Love * سخن بزرگان

فوق العاده از مهراد

¤ اس ام اس عاشقانه ¤ روان شناسی و موفقیت¤ دانلود موزیک ¤ Love * سخن بزرگان

دل نوشته های یک عاشق پاکباز

دل نوشته های یک عاشق پاکباز



بیم آن ندارم که روزی آسمان تورا از من بگیرد

بیم آن دارم که روزی تو خود را از من بگیری

بیم آن دارم که شب در وجود تو طوفان کند

خورشید مهر تو را پنهان کند

درختی را که من در تو کاشته ام براندازد

وبرگ های طلایی دوستی را بر خاک اندازد


تو خود را از من مگیر من در تو و با تو زاده شدم

بگذار در تو و با تو بمیرم



ادامشو میخوای پس برو به ادامه مطلب


دل نوشته های یک عاشق پاکباز



بیم آن ندارم که روزی آسمان تورا از من بگیرد

بیم آن دارم که روزی تو خود را از من بگیری

بیم آن دارم که شب در وجود تو طوفان کند

خورشید مهر تو را پنهان کند

درختی را که من در تو کاشته ام براندازد

وبرگ های طلایی دوستی را بر خاک اندازد


تو خود را از من مگیر من در تو و با تو زاده شدم

بگذار در تو و با تو بمیرم



---------------------------------




دلم تنگ است دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است

سکوت از کوچه لبریز است صدایم خیس و بارانی است نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است


-----------------------------------------------



فقط همینو میگم:

تو نخواستی...اگه می خواستی میشد...
ولی سخت بود...

شایدم حق با تو باشه...

ولی...



--------------------------------------




باورم نمی شد که اون روز آخرین حرفهای من و تو باشه

تو رفتی و من رو توی انتظار خودت گذاشتی

حالا روزها گذشتن و گذشتن

اما...

خیالی نیست

دنیا کوچیکه

خیلی کوچیک...



-------------------------------------



لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم

تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...

تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...

لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...

که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد

لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار ...

لمس کن لحظه هایم را ...

تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم٬

لمس کن این با تو نبودن ها را

لمس کن


------------------------------------------------------



گمان نمی کنم این دستها به هم برسند

دو دل شکسته ی در انزوا به هم برسند

ضریح و نذر رها کن٬ بعید می دانم

دو دست دور به زور دعا به هم برسند

کدام دست٬ رسیده به دست دلخواهش

که دستهای پر از درد ما به هم برسند

فلک نجیب نشسته است و موذیانه به فکر

که پیش چشم من این دو چرا به هم برسند؟

شکوه عشق به زیر سؤال خواهد رفت

وگرنه می شود آسان دو تا به هم برسند



------------------------------------------------------------



سته ام کنون ز انتظارها
در میان ابراها و یاس ها


من همیشه مانده ام میان این دلم
در میان عقل و دیده ها و رازها

اینک ای توان ناتوان من
دست خود به شانه ام دراز کن

کن نوازشی نگاه سرد من
با دلم ترانه ای تو ساز کن

در تمام روزهای سرد من
آتشی که رنگ آن نگاه توست ...

بر سکوت آبی ام جوانه کرده ست

این سکوت من که مامن جفای توست



----------------------------------------------------------




تو را به یاد آن روز......

تو را به گلبرگ های خشک آن رز خشکیده.......

تو را به روز اول بار دیدنت.........

تو را به اولین نگاه عاشقانه.......

تو را به یاد بارون روز نیامدنت.....

تو را به تنهایی روز رفتنت.......

تو را به بوی بارون روز برگشتنت.......

تنهایم مگذار دیگر.......


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد