مشکلات تحصیلی نوجوانان
اعتماد به نفس دیدگاهی است که به فرد اجازه میدهد تا از خود تصویری مثبت و واقعی داشته باشند. افراد بااعتمادبه نفس به تواناییهایشان اعتماد میکنند٬ به طور کلی حس میکنند که برزندگیشان کنترل دارند٫ و باور دارند که در یک طیف منطقی قادر به انجام کارهایی که میخواهند و برنامه ریزی میکنند هستند. داشتن اعتماد به نفس به این معنی نیست که فرد قادر به انجام همه کاری هست. افراد با اعتماد به نفس انتظارات واقع گرایانه دارند. حتی وقتی که بعضی از انتظاراتشان برآورده نمیشود دیدگاه مثبتشان را حفظ میکنند و خودشان را قبول دارند.
بقیه ی مطالب در ادامه مطلب
اعتماد به نفس دیدگاهی است که به فرد اجازه میدهد
تا از خود تصویری مثبت و واقعی داشته باشند. افراد بااعتمادبه نفس به
تواناییهایشان اعتماد میکنند٬ به طور کلی حس میکنند که برزندگیشان کنترل
دارند٫ و باور دارند که در یک طیف منطقی قادر به انجام کارهایی که
میخواهند و برنامه ریزی میکنند هستند. داشتن اعتماد به نفس به این معنی
نیست که فرد قادر به انجام همه کاری هست. افراد با اعتماد به نفس انتظارات
واقع گرایانه دارند. حتی وقتی که بعضی از انتظاراتشان برآورده نمیشود
دیدگاه مثبتشان را حفظ میکنند و خودشان را قبول دارند.
آنهایی که اعتماد به نفس کمتری دارند برای اینکه در مورد خودشان
احساس خوبی داشته باشند به مقدار زیادی به تایید دیگران وابسته هستند.
آنها معمولا از ریسک کردن اجتناب میکنند به خاطر اینکه از شکست میترسند.
معمولا انتظار موفق شدن ندارند. معمولا خودشان را دست کم میگیرند و اگر
تشویق یا تحسین بشوند آنرا کوچک جلوه میدهند یا رد میکنند. برخلاف این
افراد آدمهای با اعتماد به نفس ریسک رد شدن از طرف دیگران را قبول میکنند
به خاطر اینکه به تواناییهای خودشان اعتماد دارند. آنها خودشان را
میپذیرند و این حس را ندارند که باید خودشان را وفق بدهند تا پذیرفته
شوند.
اعتماد به نفس الزاما خصوصیتی نیست که در همه ابعاد زندگی فرد تبلور
داشته باشد. معمولا افراد در بعضی از جنبه ها اعتماد به نفس دارند (مانند
درس یا ورزش) اما در بعضی از جنبه ها اصلا اعتماد به نفس ندارند(مثل تیپ و
قیافه یا روابط اجتماعی).
اعتماد به نفس در ابتدا چگونه شکل میگیرد؟
عوامل زیادی در شکل گیری اعتماد به نفس موثرند. روش و دیدگاه والدین
در شکل گیری احساس فرزندان به خودشان نقش قاطع و اساسی دارد مخصوصا در
سنین پایین. وقتی که والدین پذیرش بی قید و شرط به فرزنداشان دارند کودکان
یک پی ریزی محکم برای احساسات مثبت نسبت به خودشان دریافت میکنند. اگر یکی
یا هردوی والدین انتقاد بیش از حد بکنند یا اگر بیش از حد از فرزندانشان
حمایت کنند و حرکتهای آنها را به سوی استقلال تشویق نکنند (یا در مقابلش
مقاومت کنند)٬ بچه ها ممکن است به این نتیجه برسند که بیعرضه هستند یا به
قدر کافی خوب نیستند یا فرودست و درجه دو(inferior) هستند. اما اگر والدین
تلاشهای کودکان برای اتکای به خود را تشویق کنند و زمانی که بچه ها اشتباه
میکنند آنها را دوست داشته باشند و قبولشان کنند کودکان هم یاد میگیرند که
خودشان را قبول داشته باشند و اعتماد به نفس نتیجه طبیعی این رفتار خواهد
بود.
شاید تعجب کنید که عدم اعتماد به نفس الزاما ربطی به بیعرضه بودن
ندارد. در واقع اکثر مواقع عدم اعتماد به نفس نتیجه تمرکز بیش از حد بر
روی خواسته های غیر واقع گرایانه یا استانداردهای اطرافیان٬ به خصوص
والدین و جامعه٬ است. تاثیر دوستان بر احساسات شخص نسبت به خودش حتی
میتواند از اثر والدین و جامعه بیشتر باشد. دانشجویان در سنین دانشگاه
ارزشهای خانواده را دوباره ارزیابی میکنند و به همین خاطر علی الخصوص نسبت
به تاثیر دوستان و اطرافیان آسیب پذیر هستند
در این جلسه مطالبی پیرامون مشکلات تحصیلی نوجوانان ارائه می دهیم،
به نحوه برخورد والدین و تأثیر آنها ، نحوه برخورد مربیان و تأثیر آنها و
علل افت تحصیلی می پردازیم .
دوره نوجوانی، در انتقال علم و دانش به نوجوانان دوره مهمی محسوب می شود.
از آنجا که نوجوان از نظر ذهنی دارای تفکر انتزاعی می شود ، علوم را به
طور انتزاعی درک می کند، معمولاً با جنبه های مختلف علم و مهارتهای مورد
نیاز مشاغل آینده آشنا می شود .
عده ای از نوجوانان دچار شکست در مسائل تحصیلی می گردند . می توان
گفت که مواجهه نوجوان با شکستها ، ناکامی ها و تحصیل که معمولاً با بی
علاقگی نسبت به مسائل تحصیلی و کاهش نمرات درسی شروع می شود ، افت تحصیلی
نام دارد .
به منظور کاهش افت تحصیلی نوجوانان باید از طریق والدین و مربیان اقدام نمود .
والدین در مواجهه با افت تحصیلی نوجوانان می بایستی انعطاف پذیر
بوده، رفتارهای خشونت آمیز با وی نداشته باشند و در عوض موفقیتهای تحصیلی
او را تقویت نموده و به او پاداش دهند. زیرا در یادگیری همیشه حضور پاداش
و تقویت اهمیت بسیاری دارد. زیرا فرد از طریق تقویت می تواند به یادگیری
بیشتری دست یابد. در غیر اینصورت عدم تقویت فرد در هنگام افت تحصیلی موجب
ترک تحصیل نوجوان خواهد شد .
به عبارت دیگر والدین می بایستی به نوجوان توجه کافی را مبذول داشته
و روحیه اعتماد به نفس وی را افزایش دهند و در نوجوان نسبت به درس خواندن
هدف ایجاد کنند.
در غیر اینصورت هر گونه رفتار مخالفی در والدین موجب شکست و از بین رفتن اعتماد به نفس وی خواهد شد .
مربیان نیز هنگام افت تحصیلی نوجوانان باید توجه کافی داشته باشند که
افت تحصیلی نشانه عدم توانایی تحصیلی وی نیست و او را به اندازه کافی
تقویت نمایند .
عللی که سبب افت تحصیلی در افراد می شود عبارتند از :
1-گسیختگی محیط خانواده
2-عدم اعتماد به نفس نوجوان
3-عوامل فرهنگی – خانوادگی
4-عدم ارتباط بین والدین و اولیای مدرسه
بنابراین محیط خانه و مدرسه، علاقه و رغبت، همسالان و گاهی بی اعتمادی ها
می توانند موجد افت تحصیلی گردند. افت تحصیلی چنانچه ادامه یابد به
بزهکاری و انحرافات کشیده می شود و در نتیجه ترک تحصیل به وجود می آید.
نحوه برخورد والدین نقش مهمی در پیشرفت و یا افت تحصیلی نوجوانان ایفا
می کند. براساس تحقیقات انجام گرفته ویژگیهای والدین و محیط خانوادگی،
همبستگی بالایی ، با پیشرفت تحصیلی فرزندان دارد.
براساس نتایج این تحقیقات ، والدین به سه دسته تقسیم می شوند :
1-والدین هدایت کننده
2-قدرت مدار
3-آسان گیر
1-والدین هدایت کننده: این نوع از والدین، کودکان خود را در مسائل تحصیلی
هدایت می کنند، آنها را تشویق می کنند و در صورت ضعف فرزند، با تقویت
درسی، وی را راهنمایی نموده و به طور کلی در رفع مشکلات تحصیلی به آنها
کمک می نمایند . بچه ها را در تصمیم گیریها دخالت داده ، در صورت افت
تحصیلی کودک ، با تشویق و کمک بیشتر، وی را به فعالیت بیشتر وا می دارند .
روش تحلیل مسائل و جوانب مختلف موضوعات را به کودکان خود آموزش می دهند ،
نوجوانان خود را با مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی آشنا می کنند.
2-والدین قدرت مدار : این نوع والدین ، به فرزندان خود سخت گیری می
کنند، اجازه سئوال و کنجکاوی به فرزندان نمی دهند ، در صورت افت تحصیلی
آنها را به شدت تنبیه می کنند ، خودشان نیز به شدت ناراحت شده و در نتیجه
سخت گیریهایشان را بیشتر می کنند . با نوجوان خود ارتباط برقرار نمی کنند
، او را در تصمیم گیریها دخالت نمی دهند و انعطاف پذیری کمی دارند.
3-والدین آسان گیر : این والدین به تکالیف کودکشان اهمیت نمی دهند، وی
را آزاد گذاشته تا به میل خود تکالیفش را انجام دهد. هیچ نظم و انضباطی در
این خانواده ها برای هیچ کاری وجود ندارد. نظارت چندانی بر تکالیف درسی
فرزندانشان ندارند، چنانچه دعوت به انجمن اولیاء مدرسه شوند، اصلاً شرکت
نمی کنند. در واقع این والدین در مسائل تحصیلی فرزندان به دو صورت شرکت می
کنند : یا کاملاً آزاد می گذارند ، یا مسئولیت کارها را به عهده وی می
گذارند.
بنابراین رفتار والدین در پیشرفت تحصیلی نوجوانان تأثیر بسزایی دارد. از
آنجا که نوجوانی دوره انتقال و یادگیری است، والدین می بایستی به مسائل
تحصیلی فرزندانشان توجه کافی را مبذول داشته و با او برخوردهای مثبت و
توأم با پاداش و تقویت داشته باشند.
معلمین نیز می بایستی انعطاف پذیر بوده، رفتارهای خشن و تندی با آنها
نداشته باشند، تا در صورت افت تحصیلی نوجوان بتوانند جبران کرده، به عوامل
آن توجه کنند و آنها را رفع نموده تا نوجوانان بتوانند مشکلات خود را
جبران نمایند.
عوامل ترک تحصیل نوجوانان
نگرش والدین امر بسیار مهمی در تحصیل نوجوانان می باشد که آیا کودکان
را به منظور یادگیری و کسب دانش به مدرسه می فرستند یا برای نمره گرفتن .
والدین می بایستی به این امر توجه داشته باشند که ملاک درس خواندن
یادگیری است نه نمره . یادگیری علم و دانش ، کسب مهارتها برای زندگی آینده
، یادگیری نظم و تربیت ، قوانین جامعه و اجتماعی شدن مهم است .
این مورد که برخی از خانواده ها به خصوص خانواده های قدرت مدار به
فرزندان توجهی نمی وشد، انعطاف پذیری لازم را ندارند و آنها را به عنوان
نوجوان در نظر نمی گیرند، با وی ارتباط برقرار نمی کنند ، موجب عدم اعتماد
به نفس در او خواهند شد. زیرا چنانچه والدین به جای تشویق از تحقیر، سرزنش
و تهدید استفاده کنند، نوجوان اعتماد به نفس خود را از دست می دهد، خود
باوریهایش کاهش می یابد، عزت نفس خود را ناچیز می شمارد و در نتیجه پیشرفت
تحصیلی وی تحت تأثیر قرار می گیرد .
در این خانواده ها اگر نوجوان نمره پایینی بگیرد، تصور می کند که این
شکست ادامه می یابد و شکستهای مکرر موجب افت تحصیلی وی می شود و در صورت
ادامه چنین وضعی نوجوان دچار ترک تحصیل می شود و ترک تحصیل نیز سبب ایجاد
انحرافات می گردد.
باید تذکر داد که عوامل دیگری از قبیل عوامل فرهنگی، اقتصادی، باورها و ارزشها نیز در افت تحصیلی تأثیر دارند.
بنابراین در پایان می بایستی اشاره کنیم که والدین نباید نمره را به عنوان
ملاک پیشرفت تحصیلی کودک در نظر داشته باشند بلکه هدف یادگیری کودک است.
والدین باید انعطاف کافی را در زمینه نمره دانش آموزان داشته باشند تا
مشکلاتی را در کودکان و نوجوانان در این زمینه به وجود نیاورند . زیرا اگر
انتظار نمره بیست از کودک داشته باشیم چنانچه بنا به دلایلی وی نتوانست
این نمره را کسب کند دچار ترس در او خواهیم شد و تکرار این فرایند سبب
اضطراب دائمی در وی می گردد زیرا نمره بد مساوی با تنبیه، سرزنش ، ترس و
تحمیل می گردد . ترس از یک سو موجب اضطراب کودک می شود و از سوی دیگر موجب
کاهش علاقه و رغبت به درس، یادگیری و کسب دانش می شود .
والدین باید توجه داشته باشند که هر نوع فعالیت مثبت کودک باید تشویق
شود، در زمینه علمی نیز نتایج کاری مثبت کودک باید تشویق شود، تشویق بیشتر
باید معنوی بوده، با ایجاد هدف از کسب دانش باید او را به یادگیری بیشتر
تشویق کنیم.