یک شعر قدیمی محبوب آقای لطف زاد
( معلم ریاضی دوم دبیرستان )
هر کس که بداند و بداند که بداند
اسب فلک از گنبد خضرا بجهاند
هر کس که بداند و نداند که بداند
بیدارش کنید که در غفلت نماند
هر کس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
هر کس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
هر کس که نداند و نداند که نداند
در مرکب جهل ابدالدهر بماند.
سخنان بزرگان و جملات حکیمانه از بزرگترین دانشمندان ، روانشناسان...!!!
آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ ارد بزرگ
همیشه به خاطر داشته باشید که دنیا هرگز مدیون شما نیست ، زیرا قبل از شما نیز وجود داشته است . جان استیل
ادامشو میخوای پس برو به ادامه مطلب
ادامه مطلب ...من شکست نخواهم خورد
من شکست نمی خورم ،
ایمان و دوست داشتن روئین تنم کرده اند
وقتی تنهای تنهایم کردند و دنیایم قفسی سیمانی چند وجب در چند وجب ،
تنگ و تاریک مثل گور ،بریده از جهان و جهانیان ،
بقیه ی مطالب در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...سخن بزرگان
(¯`''·.¸ سخن بزرگان ¸.·''´¯)
" بسیاری بخاطر برآیند هنجارهای درونی اشان بین نمای سپید و پاکی در اشتباهند " . ارد بزرگ
" چشمان زیبای اشکبار از لبخند زیباتر است " . کامپ پل
" هشدار ! تنها به عزم نیاز اگر به معبد درون شوید ، هرگز هیچ نیابید " . جبران خلیل جبران
" شخص باید لایق ستایش باشد ولی از آن بگریزد " . فنلون
ادامشو می خوای؟ برو ادامه مطلب
ادامه مطلب ...پرمعنیترین کلمه ما است ... آن را به کار ببر.
عمیقترین کلمه عشق است ... به آن ارج بنه.
بی رحمترین کلمه تنفر است ... از بین ببرش.
سرکشترین کلمه حسد است ... با آن بازی نکن.
خودخواهانهترین کلمه من است... از آن حذر کن.
ناپایدارترین کلمه خشم است... آن را فرو ببر.
بازدارنده ترین کلمه ترس است ... با آن مقابله کن.
با نشاطترین کلمه کار است ... به آن بپرداز.
پوچ ترین کلمه طمع است ... آن را بکش
اس ام اس سخنان زیبا کوتاه ولی عمیق
باد می وزد …
میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
تصمیم با تو است . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زیباترین حکمت دوستی ، به یاد هم بودن است ، نه در کنار هم بودن . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دوست داشتن بهترین شکل مالکیت
و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است . . .
ادامشو میخوای پس برو به ادامه مطلب
ادامه مطلب ...آخرین جملات داریوش کبیر
اینک که من از دنیا می روم، بیست و پنج کشور جز امپراتوری ایران است و در تمامی این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان درآن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران دارای احترامند، جانشین من خشایارشا باید مثل من در حفظ این کشورها کوشا باشد و راه نگهداری این کشورها این است که در امور داخلی آن ها مداخله نکند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد .
اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور دریک زر در خزانه داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو می باشد، زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست. البته به خاطر داشته باش تو باید به این حزانه بیفزایی نه این که از آن بکاهی، من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند، اما در اولین فرصت آن چه برداشتی به خزانه بر گردان .
بقیه ی مطالب در ادامه مطلب :
همه ما چهار زن داریم
روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4
زن داشت . زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت
و غذاهای خوشمزه پذیرایی می کرد. بسیار مراقبش بود و تنها بهترین چیزها را به او
می داد.
زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او
افتخار میکرد . پیش دوستهایش اورا برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که
روزی او با مردی دیگر برود و تنهایش بگذارد
بقیه ی مطالب در ادامه مطلب :
ادامه مطلب ...
سخنان آلبرت انیشتین
* «اگر انسانها در طول عمر خویش فعالیت مغزشان به اندازه یک میلیونیوم معدهشان بود، اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.»
* «اگر واقعیات با نظریات هماهنگی ندارند، واقعیتها را تغییر بده.»
* «تا زمانی که حتی یک کودک ناخرسند روی زمین وجود دارد، هیچ کشف و پیشرفت جدی برای بشر وجود نخواهد داشت.»
* «تخیل مهمتر از دانش است.علم محدود است اما تخیل دنیا را دربر میگیرد.»
بقیه ی مطالب در ادامه مطلب :
ادامه مطلب ...سخن بزرگان
اگر آغاز زندگی ات با سپیده دم و روز همزاد گشت همواره در جست و جوی چراغ و پناهگاهی برای شبانگاهان باش ، و اگر درشب و سیاهی آغاز شد از امید در خود چراغی بیافروز که پگاه خوشبختی نزدیک است. ارد بزرگ
ادامه مطلب ...روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس بیاد موندی بده . راهب از شاگردشنمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .
خواست کیسه
استاد پرسید : " مزه اش چطور بود ؟ "
شاگرد پاسخ داد : " بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش "
بقیه ی مطالب در ادامه مطلب :
ادامه مطلب ...