ماجرای استخاره ریگی در هواپیما
ریگی در اعترافات خود ادعا میکند که هنگام شلیک موشک توسط هواپیمای جنگی ایران، به احتمال بازداشت شدنش شک کرده بود و بنا داشته که از هواپیما بیرون بپرد و خودکشی نماید که بعداً استخاره نموده و با توجه به بد آمدن استخارهاش از این کار منصرف شده است!
ریگی در اعترافات خود ادعا میکند که هنگام شلیک موشک توسط
هواپیمای جنگی
ایران، به احتمال بازداشت شدنش شک کرده بود و بنا داشته که از هواپیما
بیرون بپرد و خودکشی نماید که بعداً استخاره نموده و با توجه به بد آمدن
استخارهاش از این کار منصرف شده است!
همزمان با انتشار روایتها و اخبار متناقضی درباره بازداشت ریگی، یک مسئول
بلندپایه امنیتی در جلسه خود با برخی مسئولان کشور به بیان جزئیات منتشر
نشدهای از بازداشت سرکرده گروهک تروریستی «جندالشیطان» و اعترافات اولیه
وی پرداخت.
به گزارش جهان، این مسئول امنیتی اظهار میکند، به رغم اینکه بارها ریگی
در تیررس نیروهای ایرانی در خاک پاکستان و افغانستان قرار داشته، مأموران
امنیتی به توصیه مقامات عالیرتبه نظام، سعی در زنده بازداشت کردن وی
داشتند که نهایتاً این امر محقق میشود.
وی درباره چگونگی بازداشت ریگی در هواپیما میافزاید: هنگامی که خلبان
هواپیما از دستور فرود اضطراری خودداری میکند، دو هواپیما جنگی نیروی
هوایی با شلیک موشک وی را مجبور میکنند در فرودگاه فرود بیاید.
در فرودگاه بندرعباس دو نفر از کسانی که پیشتر ریگی را دیده بودند با ورود
به هواپیما از حضور وی اطمینان حاصل میکنند و سپس برای اینکه به مسافران
آسیبی نرسد اعلام میشود به دلیل احتمال فعالیت تروریستی (یا بمبگذاری)
باید هواپیما را ترک نمایند.
در هنگام پیاده شده ریگی و همراهش «ملا محمد جان»، معروف به حمزه، که معاون
ریگی بوده است، مأموران ایران این دو فرد را بازداشت می کنند.
ریگی در اعترافات خود ادعا میکند که هنگام شلیک موشک توسط هواپیمای جنگی
ایران، به احتمال بازداشت شدنش شک کرده بود و بنا داشته که از هواپیما
بیرون بپرد و خودکشی نماید که بعداً استخاره نموده و با توجه به بد آمدن
استخارهاش از این کار منصرف شده است!
ریگی همچنین به ارتباط گسترده با سرویس امنیتی پاکستان و افغانستان اعتراف
کرده و اعلام میکند پس از ترور (شهید) شوشتری پاکستان اقدامات وی را محدود
کرده و به وی توصیه میکند که از کویته خارج شده و در کوهها مستقر شوند.
البته چندی بعد نیز با هماهنگی دوباره به شهر بازمیگردند.
گفته میشود، در هنگام بازداشت ریگی، وی پیشنهاد معامله و پرداخت رشوه برای
آزادی خود را به مأموران میدهد و حتی شنیده شده وی در ابتدای بازداشت
خود، به شدت گریسته است.