بیوگرافی جالب حمید گودرزی

بیوگرافی جالب حمید گودرزی

دوم آذر ۱۳۵۶ در خانواده ای با اصالت تهرانی صد در صد متولد شد . فرزند اول زوج جوان و تحصیلکرده روشنفکر و متمولی بود که در منزلی واقع در میدان آرژانتین تهران به دنیا آمد و در همان محله رشد کرد و بزرگ شد.

بقیه در ادامه مطلب

 
دوم آذر ۱۳۵۶ در خانواده ای با اصالت تهرانی صد در صد متولد شد . فرزند اول زوج جوان و تحصیلکرده . روشنفکر و متمولی بود که در منزلی واقع در میدان آرژانتین تهران به دنیا آمد و در همان محله رشد کرد و بزرگ شد . پدر حمید تاجر فرش تحصیل کرده است و مادرش به رغم داشتن تحصیلات عالیه و موقعیت اجتماعی و اصالت خانوادگی خانه دار است . بعد از حمید یک دختر هم در این خانواده به دنیا آمد که در رشته ی گرافیک فارغ التحصیل شد و هم اینک دنبال ادامه ی تحصیل در رشته ی حقوق است و دوست دارد کار وکالت کند .
حمید با مادرش تنها ۱۴ سال اختلاف سنی دارد . و همین موضوع باعث شد حرف او را بهتر از پدر بفهمد و درک متقابلی بین این دو در حد عالی بوجود آید که هنوز هم ادامه دارد . او بر خلاف سایر بچه های طبقه ی مرفه و بالای شهری پر شر و شور بود و از خاطرات بچگی اش او همین یک نمونه بس که کلاس اول دبستان و در همان هفته ی اول تحصیل روزی تمام کتابهایش را به دوره گردی داد و به جایش گوجه سبز گرفت و خورد !!!

حمید همیشه با صراحت می گوید که مشوق من در بازیگری فقط خودم هستم !!! او درست می گوید چون بر خلاف بسیاری مشاهیر نه فقط مورد تشویق خانواده ونزدیکان قرار نگرفته بلکه برای مخالفت با نظر آنها و رفتن به مسیر دلخواه خود انرژی زیادی را طی دو سال صرف کرده .

حمید در سال ۱۳۷۴ دیپلم گرفت و در کنکور شرکت کرد و در رشته ی دندانپزشکی قبول شد و درست شبی که پدر و مادرش به مناسبت این موفقیت بزرگ پسرشان مهمانی گرفته بودند جنجال و ماجرای انتخاب او شروع شد ... حمید مصمم بود که خودش شغل و آینده اش را انتخاب کند و والدین وقتی شنیدند او می خواهد دنبال هنر و بازیگری برود و پزشکی را فدا کند به هر وسیله سعی میکردند که او را منصرف کنند ..



مختصر از حمید گودرزی

کلاس اول دبستان کتاب هایش را به دوره گردی دادو جایش گوجه سبزگرفت! 

عاشق موبایل ، شنا و ماشین سواری

سال 1374 در کنکور و در رشته دندان پزشکی قبول شد . اما عاشق بازیگری بود و نرفت

عاشق ترانه معروف ((گل گلدون من))

به خاطرحال وهوای خاص سریال ((کمکم کن)) چند وقت دچار افسردگی شد

دربرخورد اول ،خشک ومغرور به نظر می رسد اما مهربان واحساساتی است

ازدواج در20 شهریور 1383

هنگام عصبانیت فقط داد وبیداد می کند واهل برخورد فیزیکی نیست

هنگام خوشحالی فقط راه می رود و با یادآوری موضوع لبخند میزند

قصد ادامه تحصیل دررشته معماری وخارج از کشور را دارد

ازاین که موقع غذا خوردن اورا نگاه کنند خوشش نمی آید وبه همین دلیل بیرون غذا نمی خورد

موقع خرید به شدت اهل چانه زنی وتخفیف گرفتن است

موسیقی سنتی با روحیه او سازگارنیست وغمگینش می کند

برای رسیدن به آرامش ،موسیقی کلاسیک گوش می کند

به سازهای پیانو وساxیفون علاقه دارد

روزی چهار ، پنج فیلم می بیند

استقلالی است

صدای شهاب حسینی را می پسندد

فعلا به کاست انفرادی فکرنمی کند

درمیان شهرهای جهان فقط پاریس را قبول دارد و بس