بیوگرافی عادل فردوسی پور مفسر
جوانی است قد بلند متولد مهرماه 1353 در تهران و پدری از اهالی رفسنجان و کرمانیالاصل، بسیار باهوش فوقلیسانس مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف و مدرس فعلی در همین دانشگاه، عاشق فوتبال، بسیار کمرو و خجالتی (به خلاف ظاهر تلویزیونی) سر به زیر، کمحرف، طرفدار انتقاد، نوگرا و دارای خانواده اصیل و معتقد به اصول، میگویند الکس فرگوسن سرمربی منچستریونایتد هیچگاه برای این تیم کهنه نمیشود چون همیشه تازه میماند. انگار فردوسیپور هم همیشه نو است و کهنه نمیشود.
ادامشو میخوای پس برو به ادامه مطلب
جوانی
است قد بلند متولد مهرماه 1353 در تهران و پدری از اهالی رفسنجان و
کرمانیالاصل، بسیار باهوش فوقلیسانس مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف
و مدرس فعلی در همین دانشگاه، عاشق فوتبال، بسیار کمرو و خجالتی (به خلاف
ظاهر تلویزیونی) سر به زیر، کمحرف، طرفدار انتقاد، نوگرا و دارای خانواده
اصیل و معتقد به اصول، میگویند الکس فرگوسن سرمربی منچستریونایتد هیچگاه
برای این تیم کهنه نمیشود چون همیشه تازه میماند. انگار فردوسیپور هم
همیشه نو است و کهنه نمیشود.
از روزی که تلفن همراه آمده او شماره تلفنش را عوض نکرده و با وجودی که
این شماره نزد خیلیها لو رفته ولی هیچگاه آن را عوض نکرده است چون او با
این تلفن معمولا نظرات افکار عمومی در مورد برنامهاش را میفهمد.
برنامهاش رکورددار SMS است. عادل، پول خوبی دوشنبه شبها به جیب مخابرات
میریزد و از این طریق ثابت میکند که نزدیک 25 میلیون بیننده تلویزیونی
دارد! فوتبال پدیده قرن ماست و وقتی این بازی انجام میشود سوالاتی در ذهن
بیننده تلویزیون ایجاد میشود که باید به این سوالات پاسخ داد. برنامه نود
وظیفه دارد که این سوالات را جواب بدهد. فردوسیپور به عنوان یک
تهیهکننده، یک مجری و یک برنامهساز موفق توانسته در مدت کوتاهی جای این
برنامه را در سیما و در قلب فوتبالدوستان باز کند.
شماره کفش او 45 است طوری که وقتی روی پدال ترمز قرار میگیرد احتمالا
پدال گاز و کلاچ را هم فشار میدهد! خودش عاشق فوتبال است و تمام اعضای
خانوادهاش بیزار از آن. او تمام مسابقات فوتبالی را تماشا میکند و همیشه
طرحی نو در سر دارد. سرعت انتقال دارد و بازی فوتبال او هم بسیار خوب است.
کمتر دیدهاید که مصاحبه کند و اگر گیر افتاده باشد در حد چند کلمه بیشتر
نمیتوان از او حرف کشید. روزی در جامجم به او گفتم: بیا مسابقه تایپ SMS
بدهیم، چون مطمئن بودم که به دلیل سرعت در تایپ متن، عادل را شکست میدهم
اما به من گفت که بهتر است منصرف شوی چون من حتی با چشم بسته نیز میتوانم
SMS را تایپ کنم! اتفاقا درست میگفت چون در حالی که واقعا نگاهش به جای
دیگری بود متن را با فشار انگشت مینوشت. عادل سعی میکند برنامه نود را
به هیچکس و هیچ چیزی نفروشد و از بهترین دوستش هم انتقاد میکند، او
مهارت دارد که وارد ماجراهایی شود که برای افکار عمومی جالب است و متخصص
کشیدن مو از ماست است!با آمدن هوویی به نام لیگ برتر، دیگر از کارشناس فنی
استفاده نمیکند و فقط کارشناس داوری را به برنامه میآورد و در این کار
هم دستش تنگ است. گاهی این کارشناسان خلاف آنچه در برنامه دیده میشود نظر
میدهند و این لج فردوسیپور را در میآورد.
برنامه نود به دلیل کثرت علاقهمندان همیشه برنامه اول ورزشی کشور است.
دکتر اصغر پورمحمدی رییس شبکه سه که فردی است باهوش و خوش اخلاق، به دلیل
وسعت نظری که دارد برنامه نود را به همراه رییس گروه ورزشی یعنی حسین آقا
زمانی به دقت میبینند و اگر نظرات اصلاحی داشته باشند به عادل منتقل
میکنند. بیشتر جنجالهایی که برای افکار عمومی جالب بوده در تلفنهای این
برنامه وجود دارد. آنجا که با سوالات پیچیده عادل سعی میکند که مخاطب را
به چالش بکشاند و تمام زوایای پنهان را نیز مطرح نماید. فوتبال چون خط
قرمز ندارد و تمام اصحاب آن ورزشی محسوب میشوند برنامه نود به راحتی
میتواند در این حوزه جولان بدهد، این جوان که مردم را دوشنبه شبها،
بیخواب میکند و تا نیمههای شب و بعد از تغییر تاریخ روی ساعتهای مچی
افراد برای ورزشدوستان سرگرمی ایجاد میکند آنقدر باهوش است که کارش را
به خوبی و نوگرایانه ادامه میدهد. سپهر الیاسی، حسین فرجادیان، مزدک
میرزایی و بهزاد کاویانی در تهیه برنامه عادل را یاری میدهند و به هنگام
مونتاژ نیز حاج نوروزی، کوروش اسدی، فرهاد فاضلی، فرید زرگری، علی فرجی،
حسن یاراحمدی گاهی تا 14 ساعت کار فشرده انجام میدهند تا نود روی آنتن
برود. جالب است که بدانید تا به حال مزدک میرزایی دو بار و رضا جاودانی
نیز دو بار نود را به جای عادل اجرا کردهاند ولی انگار نود فقط به عادل
وصل است. برای او که برنامهاش دوشنبه آغاز و سهشنبه تمام میشود آرزوی
موفقیت داریم
* در سال 53 به دنیا آمده است.
*فرزند بزرگ خانواده است، یک خواهر و یک بردار دارد، برادرش هم دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف است.
*پدر و مادرش هر دو تحصیلکرده هستند.
*عادل با اینکه تهران به دنیا آمده است، اما اصلیت پدری اش کرمانی است.
*بچه خیابان گیشا تهران بود، در زمان نوجوانی، با بچه محل هایش فوتبال بازی می کرد.
*سپس به شهرک غرب تهران به همراه خانواده نقل مکان کردند، پس از ازدواج در همان محل ساکن شد.
*در سال های 75 تا77 در روزنامه ابرار ورزشی قلم می زد، اما پس از این که کارش در تلویزیون زیاد شد، از فضای مطبوعات ورزشی خارج شد.
*در کارش بسیار جدی است، تا سر از یک مطلب در نیاورد، ول کن آن نیست.
* برنامه 90 را از گزارش فوتبال بیشتر دوست دارد.
* می گوید از کارم لذت می برم، مطمئن هستم اگر در اون رشته ای که درس می واندم شاغل می شدم، هیچ گاه این لذت نصیبم نمی شد.
* هیچ کاری لذت گزارشگری را ندارد.
من هیچ گاه تاجر خوبی نبودم، حال و حوصله درس خواندن را هم ندارم، تا همین فوق لیسانس بس است.
* حال و حوصله درس خواندن در زمان تحصیل را نداشتم، معدلم حدود 10 بود،
اما پس از فوق لیسانس دیگر برای درس خواندن انگیزه ای نداشتم.
* اگر در زمان گزارش، مشکلی به ذهنتان خطور کند، همه چیز از دست می رود،
اگر حواست پرت بشود، بازی ول می شود و دیگر نمی توانید جمعش کنید.
* گوینده و گزارشگر، معمولا نمی تواند عادلانه حرف بزند، شاید بیننده
بتواند در مورد بازی قضاوت ناعادلانه ای بکند، اماما محدودیم. کار ما شبیه
داوری است،
*در بازی های تیم ملی خیلی دوست دارم به جای تماشاگر باشم و مثل تماشاگران بالا و پایین بپرم.
گزارش در ورزشگاه نسبت به استودیو بیشتر می چسبد.
*اگر فوتبال از دنیا حذف شود، بخش عمده ای از زندگی من هم حذف می شود.
* اشتباه جزوی از کار ماست. گزارشگری که در هر نود دقیقه بازی چند هزار
کلمه به کار می برد باید اشتباه داشته باشد، پس باید اشتباهش را بپذیرد.
* چند سال است که ازدواج کردم، فوتبال نقشی در شکل گرفتن زندگی ام ندارد، در واقع اصلا ربطی به فوتبال نداشت.
* من کار خود را می کنم، فوتبال خیل برایم جدی و مهم است. هر اتفاقی که
بیفتد من باید فوتبال را ببینم، همه هم می دانند، وقتی من فوتبال می بینم
نباید کاری به کارم داشته باشند.
* اصلا برای من مهم نیست آبی باشم یا قرمز، واقعا مهم نیست.
* گزارشگر اگر یک ذره هم به تیمی گرایش داشته باشد در کارش تاثیر می گذارد و غیر قابل انکار است.
* حال و حوصله فیلم و سینما را ندارم، من جشنواره تا جشنواره فیلم می بینم.
*تجربه به من آموخته که از حس فاصله بگیرم.
* در ورزشگاه انقلاب فوتبال بازی می کنم، با دوست های قدیمی، هم کلاسی های دبیرستان ، بچه های دانشگاه صنعتی شریف و دیگر دوستان.
* در هنگام گزارش بازی های تیم ملی، استرس زیادی دارم، مسئولیت در آن لحظه
بسیار سنگین است. گرچه باید بی طرف باشم، اما آن احساس که در مورد کشور
خودمان داریم، مانع اصلی کارمان است
نظر و تشکر اگه قابل دونستید